هنر درمانی

هنر درمانی، درمان بیماری جسمی و روحی به واسطه هنر خوانده میشود. هنر درمانی و مواردی از این دست این سوال را در ذهن خواننده به وجود می آورد که آیا هنر و عوامل وابسته به آن واقعا در درمان روحی یک فرد اثرگذار است یا خیر؟

از آنجایی که هنر نیز یک علم است و به واسطه این علم که دقیقا ارتباط مستقیم با روح و روان هر موجود انسانی و گاها حیوانات و گیاهان دارد، میتوانیم صراحتا بیان کنیم که هنر و هر آنچه که به فعالیت های هنری مربوط میشود میتواند مرحله ایی از درمان را برای بیماران مبتلا به اختلالات، افسردگی و عواملی مانند مهارت های ارتباطی، بین فردی، عزت نفس، اعتماد به نفس، خود آگاهی و سلامت روان داشته باشد.

اثربخشی بیشتر موسیقی در صورت علاقه به آن

هر چقدر فردی خود را به هنر بیشتر نزدیک کند، به مرور میتواند از احساسات و احوالات درونی خود آگاهی بیشتری پیدا کند و این آگاهی باعث میشود به خود شناخت پیدا کند و در مراحل بعدی آرامش بیشتری را تجربه کند. اثرگذاری هنر بر روی افرادی با اختلالات شدید دو قطبی حتی در مراحل شیدایی میتواند این افراد را کنترل کند و آنها را وقتی در فاز شیدایی قرار گرفته اند به فعالیتی مانند رقص و یا خلق آثار هنری شگفت انگیز بکشاند. 

 

بمب انرژی

هنر در واقع مانند یک بمب انرژی عمل میکند، میتواند خلق شود و به همین منوال هنر میتواند دستاورد مهمی به عنوان آرامش برای هر فردی که تحت هنر درمانی است به همراه داشته باشد.

دوری از آسیبهای اجتماعی با موسیقی

هنر در واقع مانند یک وسیله ضد آسیب عمل میکند. هر چقدر افراد بتوانند خود را با هنر و فضای مربوط به آن عجین تر کنند، احتمال دور ماندنشان از آسیب های اجتماعی و فعالیت های آسیب رسان کمتر میشود زیرا این افراد در درون خود متصل به نیرویی  به نام خلق و تولید هستند که میتواند برایشان آرامش و آسایشی به همراه آورد که با هیچ چیز دیگر قابل قیاس نیست.

تاثیر موسیقی بر کودکان اوتیسم

هنر درمانی به واسطه علم بودن و خلق اثر میتواند در درمان مؤثر واقع شود. سالهاست که برای کودکان استثنایی با پخش موسیقی و یا آموزش موسیقی به کودکان اوتیسم یا همچنین کودکان استثنایی و آموزش تئاتر، سفالگیری و قالیبافی به کودکان ناتوان ذهنی یا کم توان ذهنی توانسته اند این کودکان را به دنیای واقعی و کاملا قابل درک و لمس راه دهند و از آنها بخواهند خودشان را ابراز کنند.

احساس کارآمد بودن در اوتیسم

یادگیری در وهله اول و همچنین تلاش برای بهتر بودن، صحیح عمل کردن، احساس کارآمد بودن، مفید بودن و احساساتی از این دست باعث میشود این کودکان در عین اینکه احساس مفید بودن را تجربه کنند، بتوانند باور کنند مسؤلیتی را پذیرفته اند و باید آن را به بهترین نحو به انجام رسانند. اینگونه است که هنر هم در کنترل بیماری و هم در بهبود بیماری مؤثر واقع میشود.

بالا رفتن اعتماد به نفس و عزت نفس با موسیقی

هنر به دلیل ایجاد مهارت میتواند اعتماد به نفس هر فردی را مخصوصا افراد بیمار را بالا برد. به واسطه بالا رفتن اعتماد به نفس، عزت نفس رشد پیدا میکند و همچنین احساس متعلق بودن  به گروه و خواستنی بودن برایش تجربه میشود.

درمان افسردگی خفیف با موسیقی

هنر در درمان افسردگی نیز بسیار مؤثر میباشد. موسیقی یکی از هنر های والایی است که اگر کودکی به یادگیری آن مشغول شود، میتواند احساسی خوشایند را هم در کودکی و هم در بزرگسالی تحربه کند. فرد افسرده ایی را در نظر بگیرید که با گوش دادن به موسیقی غمگین میشود و با گوش دادن به موسیقی شادی هیجان زده میشود. بنابراین موسیقی حتی بر روی افرادی با بیماری افسردگی اثری مستقیم دارد. از آنجایی که هنر منبع عظیمی برای بروز احساسات است و سرچشمه اصلی آن نیروی خلاق درونی انسان است، میتواند چیزی در درون ما را تغییر دهد و به سمت آرامش و آسایش هدایتمان کند.

ترشح هورمون های آنفتامین و اکسیدوسین

افراد افسرده معمولا با خلق یک اثر و کسب توانایی در هنر میتوانند احساساتشان را بروز دهند و خود را مجددا بررسی کنند. انتشار هورمن آنفتامین و اکسیدوسین و یا دوپامین در اثر هیجان ناشی از خلق کردن، مورد ستایش قرار گرفتن و تایید شدن میتواند راهی موفقیت آمیز برای جلوگیری از افسردگی باشد. همچنین موسیقی و درک از موسیقی میتواند هر فردی را به بهبود و سلامت و بهداشت روانی نزدیک کند.

هنرهایی مانند آشپزی، نقاشی، موسیقی و سفالگری

هنر در هر زمینه ایی مانند آشپزی، نقاشی، موسیقی، سفالگری، آرایشگری و هر کدام از هنر هایی که فردی بنا به سلیقه و خواست خود به آن مشغول باشد، در درمان افراد مبتلا به بیماری های روحی موثر است.

هنر درمانی به واسطه نقش مهمش در درمان، تاکید بر خلق یک اثر هنری ویژه ندارد و صرفا همینکه فرد برای درمان به سمت هنر درمانی سوق داده شده است و بتواند احساس آزادی، خلق کردن، تاثیرگذاری، شناخت هویت مستقل، آرامش و فعالیت هنری داشته باشد، میتواند خود دستآورد مهمی در درمان باشد.

ابراز وجود با هنر

یکی دیگر از دستآوردهای مهم هنر، ابراز وجود فرد است که هنر درمانگر به واسطه شناخت از هنر و علم روانشناسی، میتواند احساسات فرد مراجع را در قالب هنر که منتهی به انعکاس احساسات درونی مراجع در هنر است، بشناسد و به تحلیل آن بپردازد.

خشم فروخورده

در واقع هنر جایگاهی برای، کنترل خشم و بروز احساساتی است که پیش از این فروخورده شده و اکنون به وسیله هنر، راهی برای رهایی و خودنمایی پیدا میکند. درمان های روان شناسی تمام تلاش خود را میکنند که فرد بتواند به این مرحله رسد که احساسات خود را بازشناسد و آنها را تجربه کند. بنابراین هم وسیله ایی مهم برای این اقدام در روانشناسی محسوب میشود و به غیر از لذت و حظ بصری و شنیداری در فردی که به خلق میپردازد، راهی بدون مقاومت برای بروز احساسات نیز پیدا کرده است.

هنر برای مشکلات جدی که در زندگی رخ می دهد

هنر درمانگر میتواند این راه و شناخت راهکارهای درمانی را در قالب اثرهای دیگر برای مراجع آسان تر کند. هنر درمانی در بیماری های سخت روحی و درمان آنها نیز مؤثر واقع میشود؛ از آنجایی که اتفاقات سهمگینی مانند مرگ عزیزان و یا تجاوزهای جنسی و سانحه ها، اتفاقاتی نیستند که هر فردی بتواند روزانه با آنها مواجه شود و فرد مورد آسیب بتواند رنج خود را با دیگران در یک سطح قرار دهد، بنابراین فرد آسیب دیده پس از سانحه قطعا دچار شوکی عظیم میشود که هیچ راهکاری جز درمان های روانشناسانه نمیتواند او را به زندگی مجدد و بدون آسیب برگرداند.

اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD)

وقتی صحبت از آسیب و تحمل رنج میشود، اختلالات اضطرابی پس از سانحه، از جمله اختلالاتی هستند که به واسطه هنر درمانی میتوانند بهبود پیدا کنند. کسب آرامش، بودن و حضور داشتن در یک فضای خصوصی که در آن تولید یک اثر اتفاق میافتد، کاهش استرس و اضطراب احساس متعلق بودن، احساس مفید بودن و تجربه احساس کارآمدی و درک دوباره زندگی به واسطه هنر از دستآوردهای هنر درمانی در این اختلال اضطرابی است.

هنر درمانی به روش (سایکودراما)

هنر درمانی به روش روان نمایش (سایکودراما) نوعی روان درمانی گروهی است که روانپزشکی اهل وین به نام جاکوب مورنو آن را ابداع رده است. در این روش، ساختار شخصیت، روابط بین فردی، تعارض ها و مشکلات هیجانی با روش های نمایشی ویژه ای کشف می شود.

در نمایش درمانی مشکلات هیجانی این افراد بازی می شود. در واقع هر کسی سعی می کند که مشکلات خود را بازی کند و کارگردان، روان نمایشگر یا درمانگر بر آن نظارت دارند.

نقش افراد در سایکو درام

1. کارگردان

کارگردان یا روان نمایش، رهبر و درمانگر است و باید فعالانه در نمایش شرکت کند. کارگردان می بایست نیازهای گروه را بدون برتری دادن به ارزشهای خود بر طرف کند.

2. قهرمان نمایش (Protagonist)

قهرمان نمایش فردی دچار تعارض است که رهبر گروه مشکلات آن را برای نمایش به او آموزش می دهد.

3. ایگوی کمکی (auxiliary)

ایگوی کمکی عضو دیگری از گروه است که باز نمود جنبه فردی از گذشته قهرمان نمایش را نشان می دهد.

4. گروه

گروه یعنی افراد نمایش و مخاطبان گروه نمایش که از 5 تا 20 نفر می باشند. برخی از آنها در نمایش شرکت می کنند بقیه نیز که همان مشکل را دارند صرفاً نمایشگر نمایش هستند. چیزی که در نمایش مهم است همدلی بین اعضای گروه نمایش است که وظیفه ایجاد آن بیشتر با درمانگر است.

سایکودرام نوعی از هنر درمانی یا مشاوره به روش گره درمانی است که اعضا سعی می کنند مشکلات مرتبط با هم را به صحنه نمایش در آورند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.