کتاب استراتژی اقیانوس آبی یکی از کتاب های معتبری است که در سال ۲۰۰۵ به انتشار رسیده است و در طی این تحقیقات نتایج بسیار ارزشمندی به دست آمده است که شرکت های مهمی از آن برای دستیابی به موفقیت خود استفاده کنند. این تحقیقات بر روی ۳۰ شرکت انجام شده است که تجربیات هر یک از شرکت ها را در ۱۵۰ سال مورد تحقیق قرار داده است. در این تحقیقات نشان داده می شود که بخی از شرکت ها برای انجام دادن امور خود به دنبال برنامه ریزی نیستند و از سوی دیگر از تکنیک های دیگری برای دستیابی به موفقیت ها استفاده می کنند .
در میان برندهای معتبر و مختلفی که در بازار شروع به رونق دادن به کسب و کار خود می کنند شاهد این هستیم که برخی از این برندها در بازار مشتریان بسیار زیادی دارند و در مقابل رقبای خود توانسته قد علم کنند. اما دلیل اینکه برخی از این برندها توانسته بازار را به نفع خود تغییر دهند چیست؟ شاید در وهله اول این تصور را داشته باشید که اینگونه از شرکت ها تنها انتخاب یک بازار شلوغ برای راه اندازی کسب و کار است اما در تحقیقاتی که در تکنیک اقیانوس آبی شاهد آن هستیم این موضوع است که شرکت ها معتبر به دنبال راه اندازی کسب و کار جدید بوده اند.
تحقیقاتی که اساتید دانشگاه های فرانسه بر روی شرکت ها و برندهای معتبری همچون اپل انجام داده اند بیانگر این موضوع بوده است که رمز موفقیت این استارتاپ ها انتخاب بازاری است که کسب و کاری جدید و مناسب با نیازهای به روز شده مشتریان راه اندازی کرده اند. با توجه به این تعابیر می توان اشاره کرد که استراتژی اقیانوس آبی تکنیکی است که شما در آن راهی را برای گسترش و شروع کار خود انتخاب می کنید که تا کنون هیچ شرکتی این فعالیت را انجام نداده و شما به جای اینکه مانند کسب و کارهای دیگر به دنبال رواهی باشید که تمام مدیران به آن سمت می رود در نهایت در این حرفه موفق هستند.
طبق استراتژی اقیانوس آبی استارتاپ ها می تواند از ۴ طریق در بازار کسب و کار خود رقابت ایجاد کنند و برای اینکه بتوانید به این موفقیت دست پیدا کنید نیاز است تا بیشتر با این ره ها آشنا شوید.
۱- فاکتورهای عمومی که در بازار رقابتی کسب و کار شما وجود ندارند را حذف کنید. در این راه شما باید با انجام تحقیقات به دنبال راهی بروید که یا وجود ندارد و یا کمتر کسی به دنبال آن رفته است این انتخاب موجب می شود تا شما کاری جدید با وجود بازاری پرطرفدار از سوی مشتریان داشته باشید.
۲- در صورتی که فاکتورهای موجود در کار و صنعت زیر استانداردهای مورد نیاز شما باشند بهتر تا برای کاهش گمراهی آن را حذف کنید.
۳- در استراتژی آبی فاکتورهای مورد نیاز در زمینه صنعت افزایش می یابند.
۴- به دنبال پیشنهادهایی باشید که تاکنون اجرایی نشده اند و به عنوان یک ایده جدید می توانند موجب پیشرفت شوند.
در چهارمین روش از انجام این کار شما به خلق ایده ها و نوآوری هایی دست می زنید که می تواند موجب رونق کار و حرفه شما شود و باید اشاره کرد که این عامل بسیار دارای اهمیت است و باید بیش از سایر روش ها در استراتژی اقیانوس آبی به آن توجه کرد.
در اینگونه از بازارها ما کمتر شاهد این موضوع هستیم که استارتاپ ها همان پیامی را برای بازار و مشتریان ارائه می دهند که از سوی دیگر رقبا ارائه شده و موجب می شود تا به سوی انتقال پیام هایی روند که جدید و تازه است.
نقطه مقابل تکنیک استراتژی اقیانوس آبی اقیانوس قرمز است که در آن شرکت ها به دنبال داده ها و اطلاعات جدید برای ایجاد نوآوری نیستند و تنها مقصدی که پیش رو دارند رقابت در بازاری است که دارای رقیبانی بسیار و تنها تلاش می کنند تا کسب و کار خود را زنده نگه دارند. این تحقیقات نشان می دهد که میان این دو دسته از کسب و کارها واگرایی وجود ندارد.
در این استراتژی استارتاپ ها همزمان به دنبال ایجاد تفاوت و از سوی دیگر کاهش هزینه ها است در صورتی تصور اکثر شرکت ها برای پیشرفت و رونق این است که می توانند با بیشتر کردن هزینه های خود به سود بیشتری دست پیدا کنند و یا از سوی دیگر فکر می کنند تنها با کاهش دادن هزینه ها می توانند موفق باشد. اما در استراتژی اقیانوس آبی ما به دنبال ایجاد تعادل میان دو عامل کاهش هزینه و ایجاد ارزش هستیم.
ارزش یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار دیگری است که در اقیانوس آبی کشف می شود ارزش یعنی شعار سازمان و شرکت شما که با دیگر شرکت ها متفاوت است. شما باید برای ایجاد تفاوت در زمینه کاری خود تمرکز خود را بر ارزش سازنده سازمان افزایش دهید.
جالب است بدانید که هدف اصلی در استارتاپ های اقیانوس آبی خارج شدن از میدان رقابت ها نیست بلکه قصد دارد تا رونق کاری خود جایی برای رقابت نگذارد.
در استراتژی اقیانوس آبی هر شرکت دارای چارچوب و ابزارهای خاص خود است و از طریق تحلیل های ابزاری در این زمینه می تواند رونق ایجاد کنند. این چارچوب ها و ابزارها به عنوان ریشه های یک شرکت هستند که نقشه و استراتژی راهبردی برای آن ایجاد می کنند.
در این استراتژی ما با طی کردن چهار مرحله اصلی آن مسیری گام به گام را پیش رو داریم و شاهد این هستیم که در این شیوه ما نه تنها به دنبال خلق ایده های جدید هستیم بلکه می توانیم با یک کلی نگری به تمام ابعاد سازمان نگاه کنیم. ارزیابی نقش فعلی در شرکت، تبدیل مشتری بالقوه به بالفعل، ابزارهایی تحلیلی و … از عناصر اصلی این استراتژی هستند.
در هر کسب و کاری ما با احتمالی از ریسک همراه هستیم اما در استراتژی اقیانوس آبی ما با کار کردن روی ایده هایی که قابلیت اجرایی دارند این ریسک را کاهش می دهیم و در نهایت فرصت های جدید خلق می کنیم.
عملیاتی شدن هر استراتژی می تواند تعیین کننده ترین عامل در موفقیت آن باشد که ما در اقیانوس آبی با استفاده و کمک گرفتن از ابزارهای قابل اجرایی میزان عملی شدن را بالا می بریم.
منبع : آرگا