عشق و هیجان چه فرقی با هم دارند؟

عشق چیست؟

کسی که عاشق واقعیست، معشوقه ی خود را رها و آزاد می گذارد، عشق می ورزد بدون انتظار، خود محوری در این رابطه معنایی ندارد، عاشق، همواره با احساسات عمیق، معشوقه خود را می ستاید، اگر بین آنها بحث یا مشکلی باشد، درست است که هر دو طرف غمگین و ناراحت می شوند، اماّ خوب می دانند که در انتها باز هم به سوی هم برمی گردند و گاهی اوقات این ناراحتی ها، باعث جذّابیت و استحکام بیشتر رابطه ی آنها می شود. وی همواره از معشوقه خود انتظار ندارد که حکم دلقکی را بازی کند و دائماً او را خوشحال کند.


دکتر ندر می‌گوید: «عشق واقعی به این معنی است که بخواهید میزان سلامتی، رفاه و خوشبختی فرد مقابل‌تان بیشتر از سلامتی، رفاه و خوشبختی شما باشد. زمانی که مراقب کلمات، افکار و فعالیت‌هایتان هستید، به‌ویژه اگر سعی می‌کنید که این رفتار برای فرد مقابل‌تان خوش‌آیند باشد، درواقع شما عاشق شده‌اید».


کریستین نرتروپ (Christiane Northrup)، نویسنده‌ی کتاب «بدن زنان- حکمت زنان»میگوید:«عشق واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که شما به‌اندازه‌ی کافی به طرف مقابل‌تان اجازه می‌دهید که با داشتن امکانات و زمان لازم، به آن‌ چیزی که می‌تواند باشد، تبدیل شود».


چه عشقی عشق نیست؟

اگر فردی به شما می‌گوید که «اگر من را دوست داری، باید…»، این عشق واقعی نیست. براساس گفته‌ی دکتر نرتروپ این نوع عشق در محدوده‌ی کنترل کردن فرد است و براساس باورهای متافیزیک در چاکرای دوم (چاکرای جنسی) قرار دارد. اما عشق واقعی از چاکرای چهارم سرچشمه می‌گیرد و به‌راحتی با پشتیبانی‌های بی‌قیدوشرط تشخیص داده می‌شود.

در قدیم مردم عادت داشتند اول عاشق بشوند؛ اما امروز همه‌چیز فرق کرده است. عاشق شدن یعنی تسخیر شدن با عشق. این امری انفعالی است. این روزها مردم زبان را تغییر داده‌اند و به‌جای عاشق شدن می‌گویند.عشق ورزیدن .» مردم به هم می‌گویند به شما علاقه دارم. چرا به هم نمی‌گویند عاشق تو هستم؟ برای این‌که عشق تعهد‌آور است و به‌مفهوم درگیری، خطر کردن و مسئولیت‌پذیری است.

علاقه داشتن صرفاً گذراست. من امروز دوستت دارم و فردا ممکن است دوستت نداشته باشم. هیچ خطر‌ کردنی با آن همراه نیست. وقتی به زنی می‌گویی «عاشقت هستم»، تن به خطر داده‌ای. مکرراً به او می‌گویی عاشقت هستم، و این یعنی عاشقت خواهم ماند، یعنی فردا هم عاشقت خواهم ماند، یعنی می‌توانی به احساس من تکیه کنی. این نوعی قول و قرار است.

وقتی به زنی می‌گویی به تو علاقه دارم، در اصل راجع به خودت اقرار می‌کنی و می‌گویی: «من چنین آدمی هستم و بر این اساس به تو علاقه دارم. من به بستنی علاقه دارم، به ماشینم علاقه دارم و به شما هم علاقه دارم.»

ولی وقتی پای عشق به میان می‌آید، تو راجع به آن شخص حرف می‌زنی و او را دوست‌داشتنی به‌شمار می‌آوری. نشانه در این حالت به‌طرف آن شخص هدف‌گیری شده است و خطر در همین است. داری قول می‌دهی. عشق ماهیت قول و تعهد و در‌هم آمیختن دارد. عشق چیزی ابدی است؛ اما علاقه و دوست داشتن لحظه‌ای و گذراست. علاقه با خطر همراه نیست و مسئولیت نمی‌شناسد. 
ادامه مطلب ...